lördag 18 april 2015

نامه ای از لندن: «غرور کبریایی حوّا»

I Guds Namn, Barmhärtigaste Förlåtaren




2-
اين حرف (2) صادق  نيست از آنجایکه (8 & 5) را نفی می کند. اگر از يک مادر, پدر... بپرسند چرا برسر اين خردسال كه  
همین 2, 3 روز , ماه, سال  پيش  مرد از دست این خدا پرست, آن  نا خداپرست -  جواب 2 یا 8  یا 5 را می دهد, كدا مش را
? استدلال قبول می کند
? و به چه استدلا ى

2-
اين حرف (2) صادق  نيست از آنجایکه (8 & 5) را نفی می کند. اگر از شما بپرسند چرا برسر  اين خردسال كه همین 2, 3 قرن  پيش مرد از دست این خدا پرست یا ناخدا پرست جواب 8  را میدهی چون  "یک جورش گریه ای است که از درد جاری می
. "شود، از ناتوانی وُ ستمدیدگی وُ بی پناهی وُ بی کسی جاری می شود، که طبیعی است


2-
 اين حرف (2) صادق  نيست از آنجایکه «غرور کبریایی حوّا»  را  
يعنی شما را) نفی می کند: اگر از او بپرسند  چرا شما "در برابرِ درخششِ معنای آن خورشیدِ خدا کورسوی بی معنا"  لباس خود
"  ?را آرايش دادى  جوابش چه ميشود : " شما   كه زنده هستید  به حال خودتان گريه کنید
....خدا کورسوی بی معنا شما  را  می بیند


3-
اين حرف (3) صادق  نيست از نظر انسانهاى جدید -  از آنجایکه نه تنها  «غرور کبریایی حوّا» را نفی می کنند به خاطر تاريخ و بلکه دیگر نمى توانند فحش بد ند به آنهای که در قرون وسطا چه کارهای
که كردند... در ضمن نظر شما راجعه به هنيلر چيست ?  اگر بی تفاوت بمانید نظر شما فاقد و صادق نيست چون احساس  طرفهای دیگر نظر شما نفی می کند واگر عکس العمل نشان بدهيد -  نشان می دهد  به خودتان  برمی گردد
 و "به خودمان  برگشت در انقلاب" صدق می كند و کرد.


4- 
 اين حرف (4) صادق  نيست از نظر آن انسانهاى جدید - به خاطر تاريخی   که در ایران زنده کردند برای انتقام از " مولتی میلیاردهای حقیرِ ذلیلِ مستأصلِ دنیا"  (14)..  که با سابقه 200-300  سال  شاه  را گذاشتند بر ایران 2500  سال


4-  
اين حرف (4) صادق است از نظر آن انسانهاى هم چون  «غرور کبریایی حوّا»  به خاطر این که در كتابی دارد آمده : از تاريخ یاد بگیرد , عبرت  بگيرید ...   به فقير ها کمک کنيد ولی دزدی ياد
ندید , با آغوش  خنده   باز کمک کنيدو اگر توانستيد بيشتر و نه به دزد  باج دهيد  ...  


4- 
 اين حرف (4) صادق است از نظر آن که انسانهاى هم چون  «غرور کبریایی حوّا»  خدايشان آفرينده است و "عذاب" دهنده برای آنهاي كه نابود کننده هستند


5- 
 اين حرف  (5) صادق  نيست از نظر آن  که  (8)  را  نفی می کند از نظر آن که انسانهاى هم چون  «غرور کبریایی حوّا»  مختلف هستند ولى  صادق است  از نظر آن که انسانها می توانند  از انسانهاى هم چون  «غرور کبریایی حوّا» سواستفاده کنند


6-
 اين حرف  (6)  صادق است  از نظر آن که انسانها می توانند  از انسانهاى هم چون  «غرور کبریایی حوّا»  سواستفاده کنند
.......


7-
اين حرف (6) اصلااً صادق نيست : چه کسانی قدردانی آن شخصی که می توانست هيتلر را بکشد ولى نكرد
را می کنند
.....


8- 
اين  (7)  را نفی می کنند
...............


9- 10
روح معنايي و وجودی ندارد به خاطر: مُرده ها هرکه بوده اند وُ هر چه بوده اند، خاک شده اند وُ پاک شده اند وُ انگار هرگز نبوده اند...  چه بسا روحِ لطیف انسان... و از آن مادر, پدر... بپرسید چرا برسر اين خردسال گريه مى کنند
روحش کجاست...


11 -
اين حرف (11) اصلااً صادق یا صادق نيست! !  به خاطر: کار علم - نه آدميزاد - اين است كه بر حسب اطلاعات آدميزاد نظر یا فرمان خود را ابلاغ می کند , بنابرین  اين آدميزاد  مقسر نيست که كتاب یا كتابهاى در دست خودش دارد : اين  "منطق" علم است كه به اين آدميزاد در طول تاريخ  حکمروا یی کرده , حتي آنهاى كه  كتاب یا كتابهاى در
 دست خودشان نداشتند برای ( منافع )  خود علم  را آگاه  می ساختند
 تا نظر خودش را عوض کند چه برسد "منطق" خودش


12 -
صادق نيست  به خاطر اینکه نفی می کند  علم را و راه علم را و "منطق" علم  را - این علم  است که  درک عظمت خدایی خودش  را میکند :  از انسان  جدید بيرسید


13 -
این «غرور کبریایی حوّا» خاموش نیست بخاطر اینکه  یا لباس خودش را واقعا خودش انتخاب كرده بنابرین خاموش نیست انتخاب كرده , یا لباس خودش را دیگری انتخاب كرده تا  ناخداپرست ها را تحریک  كند - درضمن چرا يک عکس از كشور مثلا کره شمالی انتخاب نشده
آنها با غرور و فقر زندگی می کنند ولی  خودشان را به (14) نمی فروشند


15, 16-
این "اشکهای شما در پیشواز مرگ می ریزد" را باید از علم سوال كرد : کدام طرف "منطقی"  برد وکدام طرف "منطقی" باخت
"? و چه جوابى خواهد داد -  اگر باشد - "آن خورشیدِ خدا کورسوی بی معنا



1-
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست
عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست

به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح
تا دل مرده مگر زنده کنی کاین دم از اوست
"سعدی"


I Guds Namn, Barmhärtigaste Förlåtaren

Inga kommentarer:

Skicka en kommentar